انشا روز اول مدرسه
انشا روز اول مدرسه
روز اول مدرسه شاید بهترین روز از روزای ۹ ماه تحصیلی باشه. روزی که دوستان و همکلاسیای قدیمی رو دوباره میبینی و شاید هم با افراد جدیدی آشنا بشی و طرح دوستی بریزی. سال تحصیلی جدید با معلمای جدید و دیدار دوباره با معلمای قدیمی آغاز میشه.
معلما همون روزای اول قوانین کلاس رو با شاگرداشون در میون میذارن؛پس باید گوش به زنگ باشیم تا این قوانین رو در طی سال تحصیلی فراموش نکنیم.
حالا این معلمائم از قدیمی و جدید، به دو دسته تقسیم میشن: دسته ی اول معلمایی هستن که میشه بهشون گفت خوش ذوق، به جای درس دادن و مرور درسای سال قبل میشینن با شاگرداشون میگن و میخندن.
و اما دسته ی دوم: معلمایی هستن که میشه بهشون گفت جدی، به جای آشنایی بیشتر با شاگرداشون، مبحث درس مربوطه رو پیش میکشن که به عبارتی هم حوصله خودشون سر میره هم شاگرداشون شروع میکنن به صحبت کردن با بغل دستیشون و در نتیجه اهمیتی به معلم نمیدن!
حالا وقتی معلم نباشه؛دانش آموزا عین زامبیا حمله میکنن به حیاط،که این دانش آموزا هم به سه دسته ی نامساوی تقسیم میشن:
دسته ی اول دانش آموزایی هستن که میشه بهشون گفت:سرشون تو لاک خودشونه و به عبارتی خرخونای مدرسه به حساب میان،با دوستاشون میشینن و از درس خوندنشون توی تابستون و خاطراتی که داشتن میگن و میخندن،کاری هم به کسی ندارن.
دسته ی دوم برعکس دسته ی اول، میشه بهشون گفت فضول!
یه عده دور هم جمع میشن و شروع میکنن به تجزیه تحلیل دانش آموزای دیگه، حالا از قیافه گرفته تا مدل مانتو و کفش و کیف.
که در هر صورت،از نظر این دسته بقیه زشت و ایراد زیادی دارن و هیچ سلیقه ایی در خرید کردن ندارن.
و اما میرسیم به دسته ی سوم که کلا به اینا نمیشه چیزی گفت، چون در طی ۳ماه تابستون شاخای مجازی بودن. چیزی بگی پدرتو در میارن ماهم که اهل دعوا نیستیم.
روز اول مدرسه به همین روال پیش میره تا اینکه زنگ خونه (زنگ تعطیلی) به صدا در میاد و دیگه این موقعه هست که دانش آموزا از هر طرف میدون سمت درب مدرسه، که وقتی به این منظره نگاه میکنی، یه لحظه حس اینکه داری از تلویزیون مسابقه ی دو رو تماشا میکنی،بهت دست میده.
معلما موقع زنگ خونه از دفتر خارج نمیشن چون میترسن یه وقت خدایی نکرده زیر دست و پای دانش آموزا له بشن،پس به خودشون میگن ده دیقه دیر رفتن بهتر از داغون رفتن هست!
خوب
انشا تون حرف نداشت، عالی بود:)
ععالیهه