عشق باید چگونه باشد؟
عشق باید چگونه باشد؟
داستان مشترک بسیاری از رابطههای عاشقانه این است که فردی را میبینیم که ظاهر و رفتارش به دلمان مینشیند و سپس احساس میکنیم دوست داریم بار دیگر هم او را ببینیم…
در واقع حدس میزنیم شاید بتوانیم یک رابطه عاشقانه را با او تجربه کنیم اما هنوز اطمینان نداریم. فقط یک احساس مبهم و خام شکل گرفته است. این مرحله یکی از مهمترین زمانهای عشق است.
زمانی است که هنوز عشقی شکل نگرفته اما خیالپردازی در مورد عشق وجود دارد. بسیار پیش میآید که انسانها خود را با واقعیت رابطه رویاروی نمیکنند و در این مرحله شاعرانه و خیالپردازانه میمانند.
در تب و تاب معشوقی میسوزند که او بیخبر از احساس آنهاست. تصویری شورانگیز و پر از مهربانی از یک لبخند یا یک نگاه معشوق در ذهن نقش میبندد و دستمایه خیالپردازیهای دور و دراز عاشقانه میشود. یکی از آسیبهای عشق، گسستگی از واقعیت رابطه و سیر در دنیای خیال است.
پدر و مادرهایی که اجازه رابطه مشروع و تحتنظارت، در چارچوب قانون و اخلاق اسلامی را با جنس مخالف به فرزندانشان نمیدهند، گاهی این مشکل را پیچیدهتر میکنند. باید قبول کنیم که عشق اگر صرفا در عالم خیال باشد، خطرناک میشود.
رابطه، موهبتی است که انسانها را وارد دنیای واقعیتها میکند. بیشتر جانفشانیها (شما بخوانید خودآسیبیها) برای عشق بهوسیله کسانی انجام میشود که عشق را در عالم خیال تجربه کردهاند، نه در یک رابطه واقعی. رابطه به ما این مجال را میدهد که از خیالپردازیهای موهوم عاشقانه نجات پیدا کنیم.
حال این سوال پیش میآید که چقدر در رابطه خودمان را به دیگری نزدیک کنیم؟ خیلی وقتها ممکن است پس از یک ملاقات احساس کنیم که چیزی که نامش «عشق» است، در ما شکل گرفته و بخواهیم آن را ابراز کنیم.
فرستادن پیامک عاشقانه پس از اولین ملاقات یکی از این رفتارهاست؛ رفتاری که مصداق از سر دیگر بام فرو افتادن است. عشق، دلدادگی در یک فیلم هندی نیست، عشق نزدیک شدن عمیق دو انسان به یکدیگر است. این نزدیک شدن به شناخت و مطالعه فرد دیگر نیاز دارد.
آنهایی که زودهنگام و پیش از شناخت کافی ابراز عشق میکنند، کسانی هستند که عشق را جدی نمیگیرند. آنها افراد خودمحوری هستند که به خودشان و نیاز شخصیشان به عشق ورزیدن توجه میکنند، نه به شکلگیری یک رابطه عمیق و منحصربفرد عاشقانه و انسانی. آسیب جدیتری که ممکن است در عشق پیش بیاید، نزدیک شدن زودهنگام و ناسنجیده جسمانی است.
متاسفانه در جامعه ما هر دو سر طیف دیده میشود؛ هم آنهایی که آنقدر از برقراری رابطه واقعی خودداری میکنند که عشقشان خیالی و مجازی میشود، هم آنها که ناسنجیده و زودهنگام وارد رابطه جسمانی میشوند. عشق ارتباط دو انسان در سطح دو جسم نیست، عشق ارتباطی عمیق و ماندگار است که در سطوح عمیقتر روان انسانها شکل میگیرد.
درست است که یک عشق طبیعی با تمایلهای جسمانی همراه است اما لازم است این ارتباط بسیار با احتیاط و سنجیده تا زمان حصول اطمینان از پیدایش یک عشق راستین به تعویق افتد. یکی از آسیبهای عشق، بیاهمیت دانستن آن و برخورد با آن بهعنوان یک پدیده سطحی از سر ولنگاری و سهلانگاری است.
گردآوری توسط: تحقیقستان