غزل شکر ایام وصال – فال حافظ
غزل شکر ایام وصال – فال حافظ
غزل شماره 279 دیوان حافظ حاصل ایام جوانی شاعر و غزلی است که حافظ در وزنی مناسب در آن به ستایش زادگاه خود پرداخته است. در مطلع غزل حافظ شیراز را شهری خوش با وضعیتی بیمانند میداند و دعا میکند که هرگز نیستی و نابودی آن سر نرسد. در ادامه از اماکن و مناطق مختلف شیراز یاد میکند و و در وصف زیبایی و خرمی آنها مبالغه مینماید.
فال حافظ با معنی و تعبیر کامل و تفسیر بیت به بیت غزل شماره 279 حافظ را در تحقیقستان بخوانید.
غزل شکر ایام وصال – غزل خوشا شیراز و وضع بیمثالش – غزل 279 حافظ
خوشا شیراز و وضع بیمثالش
خداوندا نگه دار از زوالش
ز رکن آباد ما صد لوحش الله
که عمر خضر میبخشد زلالش
میان جعفرآباد و مصلا
عبیرآمیز میآید شمالش
به شیراز آی و فیض روح قدسی
بجوی از مردم صاحب کمالش
که نام قند مصری برد آنجا
که شیرینان ندادند انفعالش
صبا زان لولی شنگول سرمست
چه داری آگهی چون است حالش
گر آن شیرین پسر خونم بریزد
دلا چون شیر مادر کن حلالش
مکن از خواب بیدارم خدا را
که دارم خلوتی خوش با خیالش
چرا حافظ چو میترسیدی از هجر
نکردی شکر ایام وصالش
غزل شماره 279 حافظ با صدای علی موسوی گرمارودی
نتیجه تفال غزل شماره 279 حافظ :
احوالت پریشان بوده و برای بهتر شدن شرایط زندگی در فکر هجرت هستی و این قضیه را آنقدر جدی گرفتهای که آرامش از زندگیات رخت بربسته است. خداوند به تو نعمتهای فراوان بخشیده است که برای دیدن آنها بهتر است از خودت بیرون بیایی و اطرافت را با نگاهی نو تماشا کنی. تفرج و تفریح در شهر برای بهتر کردن حال تو خوب است. به زودی شاد خواهی شد و اوضاع و روزگار بر وفق مراد تو خواهد گشت. قدر تکتک لحظات آن را بدان و شکر خدا را بجای آور. مغرور و متکبر مباش و دوستانت را از خود مرنجان.
معنی و تفسیر غزل شماره 279 حافظ – معنی غزل خوشا شیراز و وضع بیمثالش
بیت اول
خوشا شیراز و وضع بیمثالش
خداوندا نگه دار از زوالش
شیراز و وضع بینظیرش چه خوش و خوب و خرّم است. پروردگارا، آن را از فنا و نابودی دور نگاه دار.
✦✦✦✦
بیت دوم
ز رکن آباد ما صد لوحش الله
که عمر خضر میبخشد زلالش
صد بار چشم بد از آب رکناباد ما به دور باد که آب زلالش زندگانی جاوید میبخشد.
رکناباد نهری بزرگ و پرآب در شیراز بود که از دروازه اللهاکبر عبور میکرد.
✦✦✦✦
بیت سوم
میان جعفرآباد و مصلا
عبیرآمیز میآید شمالش
میان جعفرآباد و مصلی نسیمی معطر و با عنبر آمیخته، میوزد.
جعفرآباد محلهای و مصلی تفرجگاهی در شیراز بودند.
✦✦✦✦
بیت چهارم
به شیراز آی و فیض روح قدسی
بجوی از مردم صاحب کمالش
به شیراز بیا و به برکت مصاحبت مردم بامعرفت آن به جستجوی توفیق حیاتبخش روح القدس بپرداز.
✦✦✦✦
بیت پنجم
که نام قند مصری برد آنجا
که شیرینان ندادند انفعالش
چه کسی در آنجا نام قند مصری را به زبان آورد که شیریندهنان او را شرمنده و پشیمان نکردند؟
✦✦✦✦
بیت ششم
صبا زان لولی شنگول سرمست
چه داری آگهی چون است حالش
ای باد صبا، از آن کولی شاداب سرخوش چه خبر داری؟ حالش چطور است؟
✦✦✦✦
بیت هفتم
گر آن شیرین پسر خونم بریزد
دلا چون شیر مادر کن حلالش
ای دل من، اگر آن شاهد شیرین کلام، خون مرا بریزد از او درگذر و مانند شیر مادر خون مرا حلالش کن.
✦✦✦✦
بیت هشتم
مکن از خواب بیدارم خدا را
که دارم خلوتی خوش با خیالش
برای خاطر خدا از این خواب خوش بیدارم مکن که با خیال او در خواب، بزمی نشاطانگیز دارم.
✦✦✦✦
بیت نهم
چرا حافظ چو میترسیدی از هجر
نکردی شکر ایام وصالش
ای حافظ، تو که از دوری او در هراس بودی چرا در ایام وصال او شاکر و سپاسگزار نبودی؟