غزل پند حکیمان – فال حافظ
غزل پند حکیمان – فال حافظ
غزل شماره 100 دیوان حافظ برای دلداری شاه شیخ ابواسحاق پس از شکستهای متوالی که از امیرمبارزالدین خورده و در بلاد متواری بوده سروده شده است. او از میفروش یا پیر مغان یاد میکند که برای فراموش کردن غصه مستی را توصیه کرده است و اینکه در راه باده نوشیدن نباید از آبرو ریختن هراسید و گفته هرچه بادا باد؛ چراکه این دنیا گذرا است.
فال حافظ با معنی و تعبیر کامل و تفسیر بیت به بیت غزل شماره 100 حافظ را در تحقیقستان بخوانید.
غزل پند حکیمان – غزل دی پیر می فروش که ذکرش به خیر باد – غزل 100 حافظ
دی پیر می فروش که ذکرش به خیر باد
گفتا شراب نوش و غم دل ببر ز یاد
گفتم به باد میدهدم باده نام و ننگ
گفتا قبول کن سخن و هر چه باد باد
سود و زیان و مایه چو خواهد شدن ز دست
از بهر این معامله غمگین مباش و شاد
بادت به دست باشد اگر دل نهی به هیچ
در معرضی که تخت سلیمان رود به باد
حافظ گرت ز پند حکیمان ملالت است
کوته کنیم قصه که عمرت دراز باد
غزل شماره 100 حافظ با صدای علی موسوی گرمارودی
نتیجه تفال غزل دی پیر می فروش که ذکرش به خیر باد :
1- هر کاری را در ابتدا با توکل به خدا آغاز کن. در کاری که قصد انجام آن را داری خیری وجود دارد که باعث عاقبت به خیری تو خواهد شد.
2- فکر پول و ثروت را مکن و غصه مال دنیا را مخور که همه آن را یکجا به دست میآوری.
3- از انتقاد دیگران ناراحت نشو و از آن برای پیشرفت در کار خودت استفاده کن.
معنی و تفسیر غزل شماره 100 حافظ – معنی غزل دی پیر می فروش که ذکرش به خیر باد
بیت اول
دی پیرِ مِی فروش که ذکرش به خیر باد
گفتا شراب نوش و غمِ دل ببر ز یاد
یادش بخیر آن پیر میفروش که دیروز گفت شراب بنوش و غم دلت را فراموش کن.
✦✦✦✦
بیت دوم
گفتم به باد میدهدم باده نام و ننگ
گفتا قبول کن سخن و هر چه باد باد
به آن پیرِ میفروش گفتم: آخر باده آبرویم را میبرد و رسوایم میکند. در جوابم گفت: تو کار به این کارها نداشته باش، حرف مرا قبول کن و هر چه شد بشود.
یعنی تو خوش باش و به فکرِ نام و ننگ مباش، چونکه طریق عشق با نام و ننگ سازگار نیست بلکه در عالم عشق.
✦✦✦✦
بیت سوم
سود و زیان و مایه چو خواهد شدن ز دست
از بهرِ این معامله غمگین مباش و شاد
خواجه به عام خطاب میکند چون سرمایه و سود و زیان همگی از بین خواهد رفت پس از بهر معاملهای که ذکرش گذشت نه غمگین باش و نه شاد.
خلاصه، چون این دنیا خانه فناست پس نه برای فایدهاش خوشحال باش و نه از ضررش غمگین.
✦✦✦✦
بیت چهارم
بادت به دست باشد اگر دل نهی به هیچ
در معرضی که تختِ سلیمان رود به باد
اگر دل به هیچ نهی، در دستت جز باد چیزی نخواهد ماند. یعنی اسبابِ دنیا که مثلِ خودِ دنیا فانی محض و به مثابه هیچ است اگر دل بدان ببندی و تعلق و علاقهای پیدا کنی، چون بادی است که در دستت باشد.
یعنی حاصل و فایدهات هیچ است، در مقام و جایگاهی که تختِ سلیمان فانی شود. یعنی با وجود اینکه باد آن را با اراده سلیمان حرکت میداد عاقبت تختش به باد رفت. خلاصه هر که به فانی دل بندد نتیجهای که در دستش میماند هیچ است.
✦✦✦✦
بیت پنجم
حافظ گرت ز پندِ حکیمان ملالت است
کوته کنیم قصه که عمرت دراز باد
ای حافظ اگر از پندِ حکیمان ملالت و کسالت پیدا میکنی یعنی از نصایحشان ملول و ناراحت میشوی، قصه را طولانی نکنیم. ما از نصیحت گذشتیم برو که به خدا سپردیمت؛ عمرت دراز باشد.