ادبیات علمی – تخیلی
وقتی سروکله هیولاها پیدا شد! هرچند اوج شکلگیری و خلق ژانر علمی تخیلی که جوانان به آن علاقه زیادی دارند به دهه ۲۰ و ۳۰ قرن بیستم باز میگردد، اما خیلیها ژول ورن را نخستین نویسندهای میدانند که از دهه ۸۰ قرن نوزدهم با نوشتن آثاری خیالی که انسان را راهی اعماق دریاها، اوج آسمانها و زیر زمین میکرد، این سبک را بنیان گذارد.
باید در نظر گرفت که در سال ۱۸۸۰ بشر هنوز نه هواپیمایی اختراع کرده بود که بتواند پرواز کند و نه توانایی ساخت زیردریایی داشت. برای همین کاپیتان نمو با زیردریاییاش «ناتیلوس» شخصیتی مهم و علمی محسوب میشود.
در هر حال ژانر علمی تخیلی که ردپای آن را میتوان حتی در ادبیات قرون وسطی هم پیدا کرد، از خیلی وقت پیشها که بشر در پی دست یافتن به فضاهای فراتر از زندگی زمین و محصور خودش بود، از سلولهای خاکستری مغز نویسندگان متعددی روی کاغذهای سفید راه پیدا کرده بود تا ذهن خوانندگان خود را قلقلک بدهد و از چارچوبهای موجود فراتر ببرد.
این ژانر اما با انقلاب صنعتی و اختراع فناوریهای جدید به سرعت رشد کرد و در جنگ جهانی اول با پرواز همان هواپیماهای ابتدایی، ذهنهای خلاقی بودند که میتوانستند این ماجرا را به پرواز یوفوها و حمله موجوداتی از کهکشانهای دیگر هم تعمیم بدهند.
با شکل گرفتن سینما و راهیافتن این ژانر بر پرده سینما، دایره مخاطبان آن وسیعتر هم شد و نویسندگان این ژانر جای بیشتری برای ارائه تصورات شگفتانگیزشان پیدا کردند و تقسیمبندیهایی هم در انواع آن به وجود آمد. هرچند این تقسیمبندیها گاه خیلی پیچیده میشوند اما یکی از آنها بسیار اساسی است که جدا کردن ژانر علمی تخیلی و ادبیات فانتزی از یکدیگر است.
در حقیقت بر مبنای یک تعریف که در نظر بسیاری پذیرفته شده هم هست ژانر علمی تخیلی، ژانری است که علم در آن نقش اساسی دارد؛ این علم هرچند خیالی است و ممکن است در عالم واقع هنوز به وقوع نپیوسته باشد، اما دلیلی ندارد که فردا محقق نشود.
برای همین هم آثار ژول ورن در این دسته جای میگیرند و آثار آرتور سی کلارک از مهمترین آثار این سبک شمرده میشوند. او زمانی جای گرفتن ماهوارهها در مدار زمین را پیشبینی کرد که خیلیها در خواب همچنین تصوری نداشتند. واژه ربوتیک و مفهوم امنیت ربوتها هم از ذهن خلاق آیزاک آسیموف تراوش کرد و ظرف چند دهه به مفهومی پذیرفته شده و جهانی تبدیل شد.
همین موجب شده تا برخی بگویند اصلا ژانر علمی تخیلی از چنان جایگاهی برخوردار است که میتواند خلاقیت علم را بیشتر کند و افقهای جدیدی در برابر دانشمندان قرار بدهد.
از سوی دیگر ادبیات تخیلی هم هرچند بر مبنای خیال شکل میگیرند و در آن همه جور اتفاقات ناممکن ممکن میشود، اما همه چیز در دنیای جادو و فانتزی شکل میگیرد.
برای همین تالکین به بزرگترین نویسنده این ژانر تبدیل میشود و داستان عظیم «هابیتها»ی او یا «ارباب حلقهها» که در آن یک عالم موجودات عجیب و غریب وجود دارند و اتفاقات شگفتانگیز هم رخ میدهد، هرچند کاملا فانتزی است؛ اما علمی تخیلی نیست.
سفرهای عجیب و غریب
در اثر علمی تخیلی خواننده همراه نویسنده به سفرهای عجیب و غریبی میرود و تجربههایی را پشت سر میگذارد که ممکن است بر اثر پیشرفت علمی روزی امکانپذیر شود.
با این حال این ژانر امروز با بسیاری از احساسات بشری هم آمیخته شده و در قالب همین ژانر به ظاهر خیالی، جایگاه امروز انسان در جهان مورد سوال قرار میگیرد یا نقش او در زندگی امروز بررسی میشود و اهمیت وجود فلسفی او مطرح میشود؛ اینها همه همان سوالهایی اساسی است که در قالب آثار علمی تخیلی مثل ماتریکس یا اودیسه فضایی مطرح شده و هر کدام به خودی خود آنقدر اهمیت دارد که همه فضای شگفتانگیز خلق شده در خدمت طرح این سوالهای اساسی درمیآید.
با این حال میتوان پاسخ دیگری هم به این سوال دارد و این همان پاسخی است که «ری بردبری» نویسنده آمریکایی که به عنوان یکی از بزرگترین نویسندگان علمی تخیلی قرن بیستم شناخته میشود مطرح میکند. او میگوید: «هر چه تصور میکنیم تخیل و هر چه انجام میدهیم علم است، همه تاریخ بشر چیزی جز یک داستان علمی تخیلی نیست.»
در هر حال دو نویسنده بزرگ جهان یعنی ژول ورن فرانسوی و اچ. جی. ولز انگلیسی نقش مهمی در شکلگیری آثار علمی تخیلی داشتهاند و نخستین فیلمهای علمی تخیلی مثل «سفر به ماه» ژرژ ملیس در سال ۱۹۰۲ با الهام از اثر ژول ورن ساخته شد.
«ژول ورن» در کتاب «سفر بهاعماق زمین» (۱۸۶۴) به جستجو در اعماق زمین پرداخت و یک سال بعد در «از زمین تا ماه» مردم توانستند در داخل محفظهای بنشینند و به ماه بروند. در کتاب «ارباب هوا» هم یک مهندس به نام «روبور» با کمک سفینهای هوایی به نام «آلباتروس» که ۷۴ دکل ملخ دار داشت، به دور دنیا چرخید.
در رمان دیگر او با نام «به خاطر پرچم» که در اواخر قرن نوزدهم منتشر شد، یک دانشمند دیوانه به خطری جهانی بدل میشود و جنگی جدید راه میاندازد و در آن از موشکهای هدایت شونده و کلاهکهای شبیه بمبهای هستهای استفاده میکند.
«اچ.جی. ولز» در رمان «جنگ هوایی» (۱۹۰۷) با دقت به بیان جزییات وحشتناک جنگ مدرن پرداخت و توانایی خودش را در پیشبینی آنچه میتواند محقق شود، ۷ سال بعد که جنگ جهانی اول صورت گرفت، ثابت کرد او در یک داستان دیگرش استفاده از تانک را پیشبینی کرده بود.
اما این آثار بتدریج با ژانرهای دیگر درهمآمیخت و از مطرح کردن صرف اصول فنی و مهندسی که آثار علمی تخیلی سخت نامیده میشوند به دستهای دیگر از این آثار گرایش پیدا کرد که آثار نرم را تشکیل میدهند که با پذیرفتن واقعیتی خیالی، به آثار و تبعات آن توجه میکند.
برای مثال در سال ۱۹۸۰ فیلم «بیگانه» ریدلی اسکات با تلفیق ژانر علمی تخیلی و سینمای وحشت، موجودات فضایی را با تمرکز بر ماهیت وحشتناک و خطرناک آنها مطرح میکند و در سال ۱۹۸۲، اسپیلبرگ در فیلم «ای تی» یک موجود فضایی مهربان را به تصویر میکشد.
ماشین زمان ساخته «جورج پال» در سال ۱۹۶۰ هم برداشتی از داستان «اچ. جی. ولز» است که با توجه به مطرح کردن بعد چهارم توسط اینشتین سوم، مساله حرکت در زمان را به عنوان محمل اصلی خود برگزیده است.
با وجود اینکه اروپاییها پایه گذار ادبیات علمی تخیلی بودند، اما آمریکاییها در اوایل قرن بیستم آن را به جلو راندند و در سال ۱۹۳۹ هم نخستین کنفرانس جهانی علمی تخیلی را در نیویورک برگزار کردند. البته هیچ نویسنده اروپایی به این کنفرانس دعوت نشده بود.
شاید یک دلیل این مساله برخورد سخت جامعه ادبی با نویسندگان این ژانر در اروپا باشد زیرا مثلا انگلیسیها هرگز نمیتوانستند چنین آثاری را که همه زندگی انسان را بیثبات و در حال تغییر قلمداد میکرد در برابر قدرت سلطه خود قرار دهند و آن را تایید کنند به همین دلیل هم آثار «اچ. جی. ولز» در انگلستان با بیمهری روبهرو شد و از سوی دیگر آمریکاییها که همواره میخواستند حرف جدیدی برای زدن داشته باشند، به این ژانر پر و بال دادند.
به هر حال امروز انجمن نویسندگان علمی تخیلی از جایگاه ویژهای برخوردارند و چندین جایزه معتبر علمی هر سال در سراسر جهان به نویسندگان این ژانر اهدا میشود.
اگر ژول ورن و اچ. جی. ولز، ۲ چهره برجسته اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم و به عنوان پایهگذاران این ژانر مطرح باشند، بی شک آیزاک آسیموف و آرتور. سی. کلارک به عنوان ۲چهره رشددهنده این ژانر در نیمه دوم قرن بیستم هستند.
ژانر علمی تخیلی در ایران
در یکی دو سال گذشته تلاشهایی در کشور ما صورت گرفته تا به این ژانر پر و بال بیشتری داده شود و نویسندگان و ناشران به صورت جدیتری به آن بپردازند. برپایی جشنواره آثار علمی تخیلی در تبریز در سال گذشته و برپایی دومین دوره مسابقه داستاننویسی علمی تخیلی ژنتیک و بیوتکنولوژی به زبان فارسی که سال پیش در حاشیه دهمین کنگره ژنتیک ایران برگزار شد، ازجمله این تلاشهاست.
البته تجربه ترجمه و چاپ آثار علمی تخیلی به دهه ۳۰ باز میگردد که «کارخانه مطلقسازی» کارل چاپک و «میکرومگاس» اثر ولتر ترجمه و منتشر شد. بهرام صادقی هم در «ملکوت» تا حدودی از این ژانر بهره گرفته است.
در سالهای اخیر هم با ترجمه و انتشار آثاری از آیزاک آسیموف و ری بردبری، آثار بیشتری برای علاقهمندان این ژانر در بازار نشر ایران یافت میشود. «ایرج فاضل» هم از جمله نویسندگان علمی تخیلی معاصر ایران است که ۳ کتاب «انسانها و ابر برجها»، «پیامی از فراسوی زمین» و«فرشته نگهبان» را منتشر کرده است.
از سال ۸۴ با برپایی مسابقه داستاننویسی فانتزی و علمی تخیلی به زبان فارسی شروع شد و دوره سوم آن هم در ۲۸ مرداد ۸۷ در سرای اهل قلم برگزار شد. در این دوره علاوه بر اهدای جوایز مترجم برتر و ناشر برتر ادبیات علمی تخیلی و فانتزی، جایزه «مروج برتر» هم به منابع ارائهکننده اطلاعات علمی در این زمینه تعلق گرفت.
انجمن فیزیک ایران نیز با همکاری کارگاه ادبیات توسعه، از سال ۸۲ جایزه بهترین داستان کوتاه علمی تخیلی فیزیک را اهدا میکند. این جایزه هر سال به داستانهای کوتاه علمی تخیلی که درباره فیزیک باشند، تعلق میگیرد.
گردآوری توسط: تحقیقستان