ورزش در دولت دوازدهم
ورزش در دولت دوازدهم
درحالی که جامعه با فضای انتخاباتی پرشور و در برخی موارد غبارآلود مواجه بود, ملت فهیم و هوشمند ایران با تأیید عملکرد دولت تدبیر و امید دولت حسن روحانی , نشان دادند پشتیبان نظام اسلامی و قدردان مدیران منتخب خود هستند در این بین, جامعه بزرگ ورزش کشور با تأیید برنامه های دولت یازدهم در کنار مردم ایران حضور پررنگی در عرصه انتخابات داشتند و امیدوار به تداوم این برنامه ها در دولت دوازدهم هستند
ورزش به عنوان یکی از مقوله های چندوجهی فرهنگی و اجتماعی، از اهمیت فراوانی برای دولت ها برخوردار است و این سؤال برای دولت دوازدهم نیز متصور است که چه برنامه هایی را باید در حوزه ورزش جزء اولویت های کاری خود قرار دهد؟
بالطبع زنان و مردان ورزشی دولت تدبیر و امید، برنامه های زیادی را در حوزه ورزش برای دولت دوازدهم روی کاغذ دارند که برخی از آنان بر دیگری ارجح بوده و ما در این مجال به تعدادی از آنها به اختصار خواهیم پرداخت.
– تعیین تکلیف مدیریت فدراسیون های ورزشی؛ در اواسط دولت یازدهم مقرر شد برای رفع مشکلات احتمالی بین المللی (تذکر کمیته بین المللی المپیک مبنی بر شائبه دخالت دولت در امور مدیریتی فدراسیون های ورزشی) در حوزه ورزش، اساسنامه فدراسیون های ورزشی جمهوری اسلامی ایران با درنظرگرفتن ملاحظات بین المللی، تدوین و به تصویب هیئت وزیران برسد که به هر دلیلی، این امر محقق نشد و لازم است دولت دوازدهم یک بار برای همیشه، تکلیف مدیریت فدراسیون های ورزشی را مشخص کند که آیا مدیریت در آنها مستقیم یا غیرمستقیم تابع دولت است یا مثل کشورهای پیشرو در حوزه ورزش، به عنوان یک سازمان مردم نهاد مستقل از نظر مالی و مدیریتی مورد تأیید دولت، فعالیت خواهند کرد.
-یکی از رویداد های بزرگ مدیریت ورزش ایران، انتخابات کمیته ملی المپیک است که در اوایل استقرار دولت دوزادهم (پاییز ١٣٩۶) برگزار خواهد شد. کمیته ملی المپیک هر کشوری تنها نهاد رسمی ملی شناخته شده در حوزه بین الملل ورزش است. متأسفانه تعامل کمیته ملی المپیک با سازمان تربیت بدنی سابق و وزارت ورزش و جوانان فعلی، تاریخچه آرامی ندارد. بسیار مهم است این کمیته و وزارت ورزش و جوانان همسو با اهداف عالیه چشم انداز ورزشی دولت یاریگر یکدیگر باشند؛ نه اینکه مخالف مسیرهای حرکتی یکدیگر گام بردارند. بنابراین به نظر می رسد باید برنامه ریزی لازم، چه در سطح جامعه ورزشی و چه از سوی برنامه ریزان ورزشی دولت دوازدهم، برای حضور تیمی کارآمد، متخصص و متعهد در این سازمان مهم ورزشی انجام شود. از طرفی در تابستان سال آینده بازی های آسیایی ٢٠١٨ اندونزی و تمهیدات لازم برای حضوری مؤثر در آن و برنامه های تدارکاتی المپیک ٢٠٢٠، اهمیت برگزاری به موقع انتخابات کمیته ملی المپیک را در زمان مقرر دوچندان می کند. این در حالی است که در برخی از رشته های ورزشی، از اواخر سال میلادی جاری رقابت های کسب سهمیه المپیک ٢٠٢٠ آغاز می شود.
– لزوم حضور مقتدر ایران اسلامی در عرصه بین المللی ورزش و دیپلماسی ورزشی یکی از مهم ترین ابزارها در دنیای سیاست و در اختیار سیاست مداران جهان است. با عنایت به توانمندی ارزشمند تیم کاری وزارت خارجه کشورمان و پتانسیل بالای دیپلماسی ورزشی ایران، لازم است کارگروهی تخصصی از کارشناسان خبره وزارت خارجه، وزارت ورزش و جوانان، کمیته ملی المپیک و فدراسیون های ورزشی تشکیل شود تا بتوانند در این حوزه، فعالیت های جدی تری داشته باشند. رصد انتخابات فدراسیون های جهانی، آسیایی، انجمن های علمی – ورزشی، سازمان های ورزشی بین المللی و حمایت کامل مادی و معنوی از ایرانیان حاضر در نهادهای بین المللی و کمک به حفظ سمت و ارتقای جایگاه آنان، از مواردی است که باید در دستور کار این کارگروه باشد.
– حفظ کرامت اسلامی و انسانی زنان و دختران ایرانی و حضور آنان در عرصه های مختلف ورزشی؛ لازم است دولت دوازدهم به ورزش و تحرک بدنی زنان به عنوان نیمی از افراد تشکیل دهنده جامعه، توجهی جدی داشته باشد؛ چراکه با ورزش به عنوان یکی از برنامه های اصلی اوقات فراغت، می توان دختران و مادران سالم و پرنشاطی را به جامعه تحویل داد که این سلامتی و نشاط، به صورت مستقیم و غیرمستقیم، دستاوردهای خوب اجتماعی و جسمانی زیادی را شامل آحاد جامعه خواهد کرد. ضمن اینکه جامعه ورزشی زنان نشان داده توانایی مدیریت در سطوح بالای مدیریتی وزارت ورزش وجوانان و فدراسیون های ورزشی را نیز داراست.
– جلوگیری از حضور داشتن مدیران غیر ورزشی در سطوح مختلف مدیریت ورزش؛ متأسفانه ورزش یکی از بخش هایی است که برای بسیاری از مدیران، حضور در آن جذابیت های خاص خود را دارد! با توجه به مدیریت سنتی حاکم بر ورزش کشور، تنها اهالی این خانه یعنی باتجربه های ورزش، فارغ التحصیلان گرایش های مختلف تربیت بدنی و علوم ورزشی فعال در عرصه مدیریت ورزش کشور و به قولی خاک خورده های ورزشی کمتر فرصت حضور در بخش های مدیریتی بالادستی و میانی را پیدا می کنند. به دلیل همین شناخت نادرست مدیران از فضای حرفه ای ورزش است که تاکنون موفق به استفاده از این صنعت بزرگ نشده ایم. درصورتی که در بیشتر کشورهای پیشرفته، ورزش یکی از صنعت های قدرتمند در عرصه اقتصاد محسوب می شود که پتانسیل اشتغال زایی بالایی را به صورت مستقیم و غیرمستقیم دارد.
در آخر، قصه پرفرازونشیب خصوصی سازی باشگاه های ورزشی؛ باشگاه داری ورزشی در ایران سابقه ای طولانی دارد؛ اما متأسفانه به دلیل نگاه غلط مدیریتی به این باشگاه ها، آنان به مراکز هزینه کرد دولتی تبدیل شده اند که با کمی افزایش یا کاهش بودجه و ضعف و قوت مدیریت دولتی حاکم بر آن، دچار چالش هایی جدی در ساختار خود می شوند. به نظر می رسد تدوین مکانیسم مناسب برای واگذاری گام به گام باشگاه های دولتی به بخش خصوصی، به گونه ای که منافع اهالی ورزش، هواداران و پیش کسوتان آن باشگاه در آن دیده شود، می تواند راه حل مناسبی برای این موضوع باشد.
گردآوری توسط: تحقیقستان