نام کنیز حضرت زهرا
نام کنیز حضرت زهرا
به مناسبت نزدیک شدن به شهادت جانسوز حضرت زهرا در ادامه نام دو کنیز حضرت فاطمه زهرا س را به همراه شرح مختصری درباره آنان آورده ایم همینطور علت اینکه چرا اصلا این حضرت کنیز داشتند, ذکر شده است
فضه نوبیه
فضه از کسانی بود که بر بالین حضرت زهرا(س) در روز شهادتش حضور داشتند و همان کار او باعث شد تا در صف فرزندان حضرت زهرا(س) قرار گیرد.
فضه کنیز و خادمه حضرت فاطمه زهرا (س) و از زنان شایسته و با فضیلت اسلام؛ پدرش از شاهان (بزرگان) هندوستان و خودش اشراف زاده و به نقلی (شاهزاده) بود و در زمان رسول خدا (ص) در یکی از جنگها به عنوان غنیمت جنگی، خدمت پیامبر اسلام (ص) آورده شد.
نحوه ورود فضه به خانه فاطمه زهرا (س)
حضرت فاطمه (س) همراه علی (ع) خدمت پیامبر بودند، رسول اکرم (ص) متوجه شدند که دخترش، برای حاجتی به پدر، مراجعه داشته، فرمودند: آیا حاجتی دارید؟ آنها عرض کردند: ما تقاضای خادمه ای از خدمتشان داریم.
پس جاریه ای (کنیزی) برای دختر گرامیش فرستاد و نام او را فضه گذاشت. فضه را به فاطمه زهرا هدیه کرده و خودشان کارها را تقسیم نمودند، یک روز فضه کار کند و روز دیگر استراحت نماید.
در مقام و شخصیت فضه همین بس که در جریان وفات و رنج آخرین روزهای زندگی حضرت فاطمه جزو معدود زنان و مردان حاضر است که وقتی عمر بن خطاب به درب خانه آمد تا علی (ع) را به مسجد برای بیعت ببرد و خودش به معاویه چنین می گوید: که زمانی که به در خانه علی (ع) رسیدم، اول فضه، کنیزشان بیرون آمد و با من مدتی بحث و گفتگو کرد آنگاه حضرت زهرا (س) به پشت در رسید و امر را جویا شد که آنچنان در را به پهلوی او زدم و او چنان نالید که من گمان کردم که مدینه زیر و رو شد:فاطمه زهرا (س) فضه را صدا زدند و فرمودند: یا فضه مخذینی.
ای فضه مرا بگیر و بر سینه ات تکیه ده. به خدا سوگند که فرزندی که در شکم داشتند، کشتند.
فضه سراسیمه خود را رساند، آن حضرت را در بغل گرفت تا به اطاق برساند. (هرچند که آن چنین با همان فشار درب، سقط شده بود) حضرت از حال رفته و بعد از مدتی که چشم بازکردند از فضه سراغ شوهر را گرفتند و فضه ماجرای بردن علی (ع) به مسجد را برای ایشان بازگفت.
أسماء بنت عمیس
یقیناً زندگی نورانی و الهی اولیای خدا به این دلیل که با فطرت انسانی سازگار است، همواره برای انسان پسندیده و جذاب است. از آنجایی که به ایام شهادت بانوی دو عالم حضرت فاطمه(س) نزدیک می شویم این بار در این ستون به زندگی یکی دیگر از خادمه های حضرت، یعنی جناب «اسماء» پرداخته می شود.
بی شک اظهار ارادت به این بزرگوار سبب شادی دل حضرت صدیقه(س) خواهد بود، چرا که بارها در روایات و کلام معصومین(علیهم السلام) بر این مهم تأکید شده است که دوست داران و یاران صدیق ما را دوست داشته باشید.
از سوی دیگر، قرابت جناب اسماء(ره) با حضرت زهرا(س) همان گونه که پیشتر در مورد جناب فضه(ره) بیان شد سبب شده است وجود این بزرگوار از دریای وجود حضرت کسب فیض کند و او را به مقامات معنوی والایی برساند.
از این جهت نیز نظر به سیره ایشان حائز اهمیت است، چه آنکه بسیاری از افعال ایشان مورد تقریر و تأیید حضرت زهرا(س) قرار گرفته است و یکی از حجت های شرعی در اسلام همین تقریر معصوم است.مع الاسف اطلاعات جامعه ما حتی جامعه مذهبی و هیئتی ما از صحابه و یاران حضرت رسول(ص) و ائمه اطهار(علیهم السلام) بسیار اندک است و دستگاه های فرهنگی نیز در این باره اقدامی درخور توجه انجام نمی دهند.
آشنایی با سیره پاک این بزرگواران یکی از راهکارهای اساسی برای ترویج سبک زندگی اسلامی در جامعه است، به خصوص زنان صحابه و مومنی همچون جناب اسماء که می توانند الگوی مناسبی برای زنان و دختران مسلمان جامعه ما باشند.
در مورد کودکی و جوانی و اساساً زندگی اسماء در دوران پیش از اسلام هیچ اطلاعاتی در دسترس نیست و اصولاً زندگی تاریخی جناب اسماء با پذیرش اسلام وی در کتب آغاز می شود.
وی از سابقون و جزء اولین کسانی است که به دین مبین اسلام ایمان آورد و همین امر نیز فضیلتی برای ایشان است، چرا که در قرآن مجید آمده است: «و السابقون الأولون من المهاجرین و الأنصار و الذین اتبعوهم باحسان رضی الله عنهم و رضوا عنه و أعدلهم جنات تجری تحتها الأنهار خالدین فیها أبداً ذلک الفوز العظیم؛ و پیشروان نخستین از مهاجرین و انصار و کسانی که به نیکی پیروی شان کردند خدا از آنان راضی است و ایشان نیز از خدا راضی اند، خداوند برای ایشان بهشت هایی آماده کرده که در دامنه آنها جوی ها، روان است و تا ابد در آن جاودانند و این خود کامیابی بزرگی است.» (توبه:۱۰۰)
البته روشن است سبقت در ایمان زمانی فضیلت است که با عاقبت خیر همراه شود و چنین چیزی، یقیناً در مورد جناب اسماء صدق می کند. از این روست که یکی از وظایف شرعی و اخلاقی ما احترام و اظهار محبت و ارادت به ایشان است، حتی اگر فضایل دیگری که در وجود ایشان جمع است را ندانیم.
چرا حضرت فاطمه کنیز داشتند؟
برای ارائه پاسخ دقیق به این سوال باید به بررسی موضوعی بنام برده داری و چگونگی برخورد اسلام با این موضوع بپردازیم، که قطعاً پرداختن به این موضوع بطور مفصل در این مجال نمی گنجد، با این حال بنده به اختصار مطالبی خدمت شما عرض می کنم:
نظام های اجتماعی در هر دوران تابعی از مجموعه شرایط اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و … می باشد. همان گونه که امروزه نظام کارگری و کارفرمایی و … در جهان حاکم است و شرایط اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی خاص آن را ایجاب نموده است.
تا چند قرن پیش در تمامی جهان نظام برده داری روش مناسب برای اداره امور آن دوران بوده است، به گونه ای که هیچ نظامی در شرایط آن روز امکان جایگزینی آن را نداشته است. از این رو مناسب ترین شیوه در شرایط آن روز، شیوه برده داری بوده است . بررسی زمینه های این موضوع بسیار وسیع و گسترده و از مجال این پاسخ خارج است.
اسلام نیز با توجه به اینکه تغییر اساسی در سیستم اجتماعی آن روز نه ضروری بوده و نه ممکن، به اصل این مسئله صحه گذاشت، ولی با وضع قوانین در چند جهت حرکت کرده است:
۱- تأمین حقوق افراد با وضع قوانین در مورد کیفیت استرقاق (بنده گرفتن) و تحریم آن جز در موارد خاص.
۲- وضع قوانین در جهت حمایت از حقوق بردگان و تنظیم روابط صحیح بین مالک و برده.
۳- ترغیب مردم به آزادسازی بردگان و وضع قوانینی برای حصول این مقصود (مانند کفارات و شرایط عتق).
گردآوری توسط: تحقیقستان