مخاطب اصلی مناظره ها
پایان این هفته, آخرین نوبت مناظره های گروهی بین نامزدهای ریاست جمهوری است خیلی ها منتظرند تا کم وکیف این مناظره را ببینند, اما این انتظار تا چه حد معطوف و منتهی به تعیین تصمیم مخاطبان است آیا قرار است این تبلیغ ها و مناظره ها و کلیپ ها و مصاحبه ها, مخاطبان را راهنمایی کند که از بین این شش نفر, کسی را برگزینند آیا مخاطب از قبل تصمیمش را نگرفته که به چه کسی رأی دهد آیا تماشای این منازعه ها, بیشتر مانند هیجان دیدن یک مسابقه برای هواداران تیم های ورزشی نیست
این روزها در بسیاری از محافل؛ چه شبکه های اجتماعی مجازی و چه مواجهه های زنده مردمی، مرافعه بر سر نامزدها بین هوادارانشان فراوان است. بحث و جدل و استناد به این عکس و آن جمله و فلان سند و بهمان رفتار و سابقه، مفاد اصلی این بگومگوهاست. در پی هر مناظره و کلیپ و مصاحبه هم، جدل ها افزون می شود و هرکسی یا هر گروهی، می خواهد اثبات کند نامزد گروه مقابل، چقدر ضعیف و غیراخلاقی و بد ظاهر شده است، اما واقعیت آن است که نتیجه این همه کری خوانی، به تغییر رأی و دیدگاه کسی منجر نمی شود. همه از قبل تصمیم خود را گرفته اند و این مناظره ها، فقط هیجان ها را برای حمله به طرف حریف و افتخار به طرف خود افزون می کند.
ولی همه جا از همین قرار است؟ این فضای هیجانی عمدتا در بین اقشار تحصیل کرده تر و مستقر در قطب های مرکزی تر که براساس دیدگاه معیشتی، فرهنگی، اجتماعی، طبقاتی یا منفعتی شان و برحسب بینششان از قبل نسبت به نامزدها شناخت داشته اند جاری است. در فضاهای پیرامونی که انگیزه یا دسترسی به منابع اطلاعاتی، دانش، تحصیلات و… کمتر مهیاست، اتفاقا نوع تبلیغات نامزدها یا هواداران ایشان است که تعیین کننده می نماید و شاید با استناد به همین موضوع بتوان مدعی شد که مخاطبان اصلی مناظره ها و تبلیغات، نه مرکزنشینان، که از قضا حاشیه نشینان و اهالی پیرامون هستند. فارغ از اینکه حق از آن کیست و باطل به همراه کی، دروغ که می گوید و صداقت که دارد، بیشترین توجه از آن کسی خواهد بود که این هدف و مقصد را درک کرده باشد و بتواند عمده رفتار و گفتار خود را مبتنی بر سطح توقعات و احساسات ایشان کند.
اهالی پیرامون، به دلیل محدودیت دسترسی به بسیاری از امکانات مرکزنشینان، در بسیاری اوقات حس تبعیض، محرومیت، شهروند درجه دو و… دارند و برخی جلوه گران قافله سیاست، سوار بر این حس، وعده «پول دادن» می دهند، به جای آنکه با آن پول (اگر وجود داشته باشد) اندیشه بهبود زیرساخت ها و همسان سازی موقعیت های اجتماعی و فرهنگی را بپرورانند. اینجاست که باید برای نیل به مقصد صحیح باید هم بتوان مقابل موج سواری بر احساسات پیرامون نشینان ایستاد و موج سواران را رسوا کرد و هم بیان خود را متناسب با درک و انتظارات مخاطبان واقعی مناظره ها تنظیم کرد و صرفا محدود به خطاب برای کسانی که از قبل هم ماهیتا و مصداقا تصمیم گرفته اند رأی دهند، نشد. این واقعیتی است که بی توجهی به آن در سال ١٣٨۴، منجر به آنچه نباید، شد. مقصد اصلی تبلیغات، جایی فراتر از شبکه های مجازی و گردوغبارهای درون آن است.
گردآوری توسط: تحقیقستان