انشا درمورد پروانگی
انشا درمورد پروانگی
در تمام روز ذهنم را درگیر خودت کردی با اینکه میدانم هرگز تورا در زندگی ام لمس نخواهم کرد ولی حسی ک با تو تجربه کردم را با هیچ چیز عوض نمیکنم. زندگی با تویی که هم حس دخترانه را تجربه کردی و هم حس پسرانه بودن را تویی که روح پسرانه ات در پیله ای پیچیده بین جسم دخترانه ات حبس شده است… .
که در دنیای ما به تو لقب همجنس گرا میدهند،آنها هیچ وقت تورا درک نکردند؛مثل این میماند که یکی را وادار کنی کاری را انجام بدهد که متعلق به او نیست و…
در دنیای ما ترنس بودن تو را جرم میدانند،ولی مردمان سرزمینم نمیدانند که تو مرد تر از هرمردی، آنها ترنس بودن تو را نشانه ی آخر الزمان میدانند و نمیدانند که اینطور زندگی کردن برای تو مانند جهنمی است و حرف هایشان هیزم هایی هستند که به آتش جهنم جان دوباره میدهند.
نمیفهمند وقتی نمیگذارند به چیزی ک هستی برسی چ دردی دارد،نمیفهمند برای رسیدن به جسم واقعیت باید چه درد ها و سختی هایی را تحمل کنی؛از مجوز پوششت گرفته تا عمل های دیگرت.
پارتنر یک ترنس بودن:
یعنی صبور بودن صبور بودن صبور بودن … .
یعنی نتونی عشقتو همه جا جار بزنی … .
یعنی استرس خانواده رو داشتن … .
یعنی به دل نگرفتن حرفاش وقتی شرایط بی حوصله اش کرده … .
یعنی به مردت بگن کی عروس میشی … .
یعنی روزی هزار بار شاهد خرد شدن غرور مردت باشی و نتونی کاری کنی … .
یعنی تیکه و کنایه های بقیه رو بشنوی و بریزی تو خودت … .
یعنی دلت بشکنه از حرفای مردمی که تا چیزی رو نمیفهمن مسخره ش میکنن ولی دم نزنی… .
یعنی عشقتو نفهمن … .
یعنی وقتی دستای عشقتو میگیری متوجه نگاه های سنگین مردم بشی … .
یعنی به خاطر انتخابت طردت کنن … .
یعنی پا به پاش دویدن از این دکتر به اون دکتر واسه گرفتن مجوز … .
یعنی قوی بودن و تحمل مشکلاتی که سر راهته… .
یعنی سکوت کردن موقع تغییر خلق و خوش وقتی هورمون مصرف میکنه … .
یعنی بند بند وجودت پاره شه پشت در اتاق عمل وقتی عشقت زیر تیغه عمله … .
بیایید فرهنگ سازی کنیم که ترنس بودن گناه نیست، نشانه آخر الزمان نیست و ترنس ها مجرم نیستند!!!
به امید پروانگی همه ی ترنس های سرزمینم.