پایه هشتممتوسطه اولکمک آموزشی
انشا درمورد نامه ایی به خداوند
انشا درمورد نامه ایی به خداوند
خداوندگارم قلم به دسـت گرفتم و لحظه ایی اندیشیدم نتوانستم برای بهترین دوستم چه بنویسم جز اینکه (شرمسارم). پرودگارم شرمسارم که نتوانستم بنده ایی باشم که شما دوست بدارید.
من جز مشتی خاک چیز دیگری نیستم تومرا آفریدی ودردل من محبت علی (ع) وخاندان اوراکاشتی .خدایا گوش کن به التماس های من شرمسارم.
خداوندا گرفتار آن دردم که تودرمان آنی / ثنایم که توسزای آنی
خدایا شکرت که مرا از تمام وابستگی ها می رهانی وترس از دست دادن تو را از من دور کردی و چنان روحم را بزرگ کردی که دلبسته باشم نه وابسـته.