انشا درمورد سفرنامه
انشا درمورد سفرنامه
زندگی سفری طولانی است که انسان با پیمودن این مسیر از زمانیکه کوچک است و تا وقتی که جوان و بزرگ تر می شود , با به دوش کشیدن کوله باری از تجربیات و خاطرات بار سفر را می بندد و به مقصدگاه ابدی خود می رود.
یکی از سفرهای زندگی من که هم ناملایمات و هم خوشی های زیادی در پی داشت , سفر به شمال کشور یعنی گیلان بود که یکی از خاطرات خوب زندگی من را رقم زد.
جاده شمال با آسمان آبی و ابرهای پراکنده سفید و با باران های گاه و بی گاهش , عطر و بوی دلنشین و هوای دلپذیرش , به یک خاطره خوب در ذهن هر مسافری که به شمال سفر میکند تبدیل شده است.
در سفر ما به شمال باران نم نم می بارید و بوی خاک تازه تر شده , همه جا را فراگرفته بود. درخت ها بر جاده های پر پیچ و خم شمال مانند چتری سایه انداخته بودند و صدای پرنده ها از گوشه و کنار به گوش می رسید.
اما متاسفانه ترافیک هم از شهرهای دیگر به همراه بقیه مسافران بار بسته بود و به اینجا آمده بود و باز هم تلفات و آسیب ها به چشم می خورد و لحظات تلخی را به وجود می آورد.
اما با این حال گذر کردیم و به مناطق دیدنی گیلان رفتیم تا از مناطق زیبای دیگر هم دیدن کنیم.
به امام زاده ابراهیم رفتیم و برای گذشتگان طلب آمرزش و رحمت کردیم.
به قلعه رودخان رفتیم و از آن همه پله های طولانی و بلند عبور کردیم و به بالای کوه رسیدیم و از میراث فرهنگی اصیل گیلان دیدن کردیم.
تابلوی زیبای قلعه را خریدیم تا برای همیشه لحظات خوب و شیرین و طبیعت زیبای قلعه رودخان را به خاطر بسپریم.
سفر ما ادامه داشت . از مغازه های شهر گیلان که دارای سوغاتی های این شهر نظیر شیرینی فومن و نان زرین و کوکی های خوشمزه و غذاهای محلی خوشمزه دیدین کردیم و مقداری برای خود و خانواده خود به رسم یادبود خریداری کردیم.
همراه با خانواده به رستوران محلی رفتیم . در منوی آن رستوران مرغ ترش , ترش تره , ماهی شکم پر، باقالی قاتوق و میرزاقاسمی وجود داشت که ما مرغ ترش را انتخاب کردیم و بسیار خوشمزه بود.
در ادامه مسیر به موزه میراث روستایی رشت رفتیم و از صنایع دستی خوش رنگ و زیبای آن جا دیدن کردیم.
همچنین از موزه میرزاکوچک خان جنگلی و جنگل های سراسر پوشیده از درخت های کاج و صنوبر که منظره ی زیبایی آفریده اند دیدن کردیم. استان گیلان آنقدر زیبا است که هر چه از آن بگویم کم گفته ام.
زمان ما خیلی زود گذشت و تمام شد و ما مجبور به بازگشت شدیم.
در مسیر بازگشت ماهی گیران زحمت کش را دیدیم که تور به دست به سمت دریا می روند.
و میدیدیم مزرعه های برنج که عطر برنج تازه خوشه زده همه جا را پر کرده است و همچنین زیتون های خوشمزه که از درخت ها آویزان بودند و رنگ سبز و زیبایش , منظره قشنگی در اطراف و در طبیعت به وجود آورده بود.
سفر ها می آیند و می روند تنها چیزی که مهم است این است که همراه خود از سفرها چه چیزی را به همراه بیاوریم و چه خاطره ای ثبت کنیم.
دمتون گرم .. کارتون حرف نداشت .. مثل همیشه عالی
خیلی عالی بود مرسی از همتون دمتون گرم:-)):-)):-)):-)):-))
موفق باشید :)
خیلی دم دستی و ساده و پر از ایراد بود غلط املایی ک دیگه هیچی
خیلی ممنون از دیدگاهتون . حق با شما بود . اصلاح شد
خوب بود