انشا درمورد توصیف زمان و مکان
انشا درمورد توصیف زمان و مکان
بوی بهار می آید، یک بوی آشنا، بویی که حس وحال خاص خودش را دارد. بهار وقتی می آید شادی، نشاط ،طراوت و پاکی نوروز را به همراه می آورد. عید نوروز، یکی ازعیدهایی است که از زمان ایران باستان وجود داشته است.
مردم دوهفته قبل از عید شور وشوق خاصی دارند وهمه جا در هیاهو است ،همه در حال خانه تکانی هستند وبعداز اینکه خانه هایشان را مرتب کردند به بازار می روند و وسایل هفت سین ،ماهی قرمز، آجیل، میوه ولباس نو می خرند.
وقتی به عید نزدیک می شویم عمو نوروز می آید و با خواندن شعر به مردم شهر خبر می دهد که بهار در راه است و یک سال جدید دارد شروع می شود، برای مردم آرزوی خوشبختی وتندرستی می کند و هر کس به انداره ای که دوست دارد به عمو نوروز انعام می دهد.
روز های قبل از عید خیلی زود می گذرد و لحظه سال تحویل فرا می رسد، همه خانواده دور سفره هفت سین می نشینند وبا نجوای«یا مقلب القلوب» منتظر شلیک توپ وسال جدید می شوند.
یک سال تمام می شود و سالی دیگر شروع می شود و این چرخه همین طور ادامه پیدا می کند تا روزی که قیامت بر پا شود، زمان خیلی زود می گذرد، خیلی از سال ها آمدند ورفتند وخیلی افراد هم آمدندو رفتند و چیزی ماندنی نیست.